استاد دکتر علی شریعتی

تنها اما بزرگ ...

استاد دکتر علی شریعتی

تنها اما بزرگ ...

غروب خورشید

در مملکتی که سایه آدم-هاش از خودشان بزرگتره،

خورشید آنجا در حال غروب است...

و...

و ما قدم رو فراتر نهادیم و بعد از مرگ فردی نه عادی بلکه بزرگوار، استاد، دانشمند و... نه تنها یاد خیر و خوبی نمیکنیم بلکه توهین و مسخره هم میکنیم...

و نمک پاشیدن بر زخم قلب های زخمی... خنجر زدن بر دل هزاران عاشقِ دل سوخته خاموش...

به قدری بی شرم، بی وجدان، بیرحم، بی دل و بی حیا شدیم که برای بزرگواری چون استاد دکتر علی شریعتی جوک میسازیم و برای تفریح به دوستان میفرستیم...

تفریحمان شده جوک ساختن برای استاد شریعتی...

چند سئوال از کسانی که این بی شرمی ها را مرتکب میشوند:

اصلاً استاد شریعتی آدم بد،

آیا شریعتی را میشناسید؟

آیا تا به حال 1 ساعت، اصلاً 10 دقیقه از سخنرانی های شریعتی رو شنیده اید؟

آیا تا به حال چند صفحه از یکی از کتابهاش رو خوندید؟

و آیا انسان لازم نیست از دشمن خود اطلاعی و علمی داشته باشد؟

اصلاً او بد، او دشمن...

آیا لازم نیست تحقیق کنید و بفهمید که دشمنی به نام شریعتی چه ظلمها به شما، دین و کشورش کرده...!!!؟؟؟

متاسفم... واقعاً متاسفم...

شرم بر ما... اُف بر ما...

و این یک نشانه است...

نشانه ای که شاید پایانی بر نادانی و افول انسانیت و تزلزل شرف انسانی، نباشد...

ولی آغازی است فرسایشی و نیرومند بر فروپاشی پایه های سست یک وجود، یک گستره، یک نا انسان و یک...

تــســلیـــت

استاد شریعتی در یک نگاه


۱۳۱۲تولد دوم آذر ماه در روستای کاهک
۱۳۱۹ورود به دبستان "ابن یمین"
۱۳۲۵ورود به دبیرستان فردوسی مشهد
۱۳۲۷عضویت در کانون نشر حقایق اسلامی
۱۳۲۹ورود به دانشسرای مقدماتی مشهد
۱۳۳۱اتمام دوره دانشسرا و استخدام در اداره فرهنگ مشهد
بنیانگذاری انجمن اسلامی دانش آموزان
شرکت در تظاهرات خیابانی علیه حکومت موقت قوام و دستگیری کوتاه مدت
۱۳۳۲عضویت در نهضت مقاومت ملی
۱۳۳۳اخذ دیپلم ادبی
انتشار کتاب (ترجمه) نمونه‌های عالی اخلاقی در بحمدون اثر کاشف الغطاء
۱۳۳۴انتشار کتابهای "ابوذر غفاری" و "تاریخ تکامل فلسفه"
ورود به دانشکده ادبیات مشهد
۱۳۳۶دستگیری به همراه ۱۶ نفر از اعضای نهضت مقاومت در مشهد
۱۳۳۷فارغ التحصیل از دانشکده ادبیات با احراز مقام اول
۲۴ تیر ماه: ازدواج با همکلاس خود بنام (بى بى فاطمه) شریعت رضوی
۱۳۳۸اعزام به فرانسه با بورس دولتی بدلیل کسب رتبه اول
تولد اولین فرزندش "احسان"
پیوستن به سازمان آزادیبخش الجزایر
۱۳۳۹ملحق شدن همسر و فرزند در فرانسه
زندانى شدن در پاریس بخاطر مبارزاتش در راه آزادى الجزایر
۱۳۴۰همکاری با کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، جبهه ملی، نهضت آزادی و نشریه ایران آزاد
۱۳۴۱مرگ مادر
تولد دومین فرزندش "سوسن" (زرى)
آشنائی با افکار فانون نویسنده انقلابی آنتیلی الاصل و عضو جبهه نجات بخش الجزایر و کتاب دوزخیان روى زمین
آشنائی با ژان پل سارتر
۱۳۴۲تولد سومین فرزندش "سارا"
اتمام تحصیلات و اخذ مدرک دکترا در رشته تاریخ و گذراندن کلاسهاى جامعه شناسی
۱۳۴۳بازگشت به ایران و دستگیری در مرز و انتقال به زندان قزل قلعه
پایان انتظار خدمت و از شانزدهم شهریور ماه انتصاب مجدد در اداره فرهنگ
۱۳۴۴انتقال به تهران بعنوان کارشناس و بررسی کتب درسی
۱۳۴۵استادیاری رشته تاریخ در دانشگاه مشهد
۱۳۴۷آغاز سخنرانی‌هاى او در حسینیه ارشاد و دانشگاه‌ها
انتشار کتابهاى "اسلام شناسى مشهد" مجموعه آثار ۳۰ و "از هجرت تا وفات"
۱۳۵۰تولد چهارمین فرزندش "مونا"
۱۳۵۱تعطیل حسینیه ارشاد و ممنوعیت از سخنرانى
۱۳۵۲معرفی خود به ساواک و هجده ماه زندان انفرادی در کمیته شهربانی
۱۳۵۴خانه نشینی و آغاز زندگی سخت در تهران و مشهد
۱۳۵۶هجرت به اروپا و شهادت