عشقبازی کار هر شیّاد نیست | این شکارِ دام هر صیّاد نیست |
عشق از معشوقه اوّل سر زند | تا به عاشق جلوۀ دیگر کند |
تا به حدّی بگذرد هستی ازو | سر زند صد شورش و مستی ازو |
طالب این مُدّعَی خواهی اگر | بر حسین و کربلایش کن نظر |
روز عاشورا شه دنیای عشق | کرد رو به جانب سلطان عشق |
بارالها این سرم این پیکرم | این علمدار رشید این أکبرم |
این سُکینه این رقیّه این رباب | این تنِ عریان میان آفتاب |
این من و این ذکر یا رب یا ربم | این من و این نالههای زینبم |
پس خطاب آمد زحقّ کایشاهعشق | ای حسین ای یکّهتاز راه عشق |
گر تو بر ما عاشقی ای محترم | پرده برچین من ز تو عاشقترم |
هرچه از دست دادهای در راه ما | مرحبا صد مرحبا خود هم بیا |
خود بیا که میکشم من ناز تو | عرش و فرشم جمله پا انداز تو |
خود بیا که من خریدار توام | مشتری بر جنس بازار توام |
لیک خود تنها میا در بزم یار | خود بیا و اصغرت را هم بیار |
خوش بود در بزم یاران بلبلی | خاصه در منقار او باشد گلی |
خود تو بلبل، گل علیّ أصغرت | زودتر بشتاب سوی داورت |